دانلود رمان ارس و پری زاد از زینب رستمی
در این پست رمان ارس و پری زاد را آماده کردیم.برای دانلود رمان ارس و پری زاد از زینب رستمی در ادامه پست همراه ما باشید.
بخشی از پات اول رمان ارس و پری زاد
نفس نداشتم. قلبم توی سینه میکوبید و با همهی توان فقط میدویدم. پشت سرم فریاد بود؛ آشوب بود؛ به زبان روسی عربده میکشیدند و صدای کوبیده شدنِ کفشهای مردانهشان روی زمین بندر، در گوشهایم اکو میشد.تعدادشان زیاد بود.وقتی نفسزنان از کنار کانتیرهای بزرگِ آبی و قرمز میدویدم، کسی از گذشته توی گوشم پچ میزد:«من دوستت دارم، تو رو باور دارم... میدونم که برمیگردی پناه.»آن روز، همه چیز جور دیگری بود. او غرق شده بود توی چشمهای عاشق من، و من حل شده بودم در نفسهای گرمِ مردی که برای این عشق، با همه میجنگید.شریف بود و جوانمرد. مهربان میخندید، مهربان حرف میزد، حتی مهربان میرفت و میآمد. یک عمر، قضاوتهای بقیه را به پشیزی نخریده بود و هربار فقط پشت من میایستاد.امشب هم مثل همان روزها پر از امید بودم؛ سر پا بودم؛ قوی بودم. تسلیم شدن توی کار من نبود. میدویدم و میجنگیدم. سرنوشت، مبارزه را یادم داده بود و زندگی، هرچند وقت یکبار آزمونی مقابلم میگذاشت.- شنبه ۲۴ اردیبهشت ۰۱ ۱۸:۳۶ ۱۲ بازديد
- ۰ ۰
- ۰ نظر